ادبیات متوسطه دوره اول

توضیحات دروس پایه هفتم و هشتم و نهم متوسطه دوره اول

ادبیات متوسطه دوره اول

توضیحات دروس پایه هفتم و هشتم و نهم متوسطه دوره اول

درس دوم سال نهم:عجائب صنع حق تعالی+فایل صوتی درس

 

این درس به توصیف زیبایی های طبیعت می پردازد. توصیف یعنی وصف نمودن وجزئیات و ویژگی های یک پدیده را بازگو کردن.  در وصف

پدیده ها، توجّه به عنصر تخیل مانند تشبیه و تشخیص و... اهمّیت بسزایی دارد.در خواندن این گونه متن ها، از لحن توصیفی و آهنگی آرام و لطیف، بهره می گیریم.
همچنین دقّت در مفهوم جمله ها در نوع بیان آهنگ کلام، مؤثّر است. لحن توصیفی با هدف شرح و توصیف خصوصیّات

و ویژگی های پدیده ها به کار گرفته می شود.

توجه

معنی : آگاه باش که هرچه در جهان هستی وجود دارد ، همه را خداوند بلند مرتبه ، آفریده است. آسمان و آفتاب و ماه و ستارگاه و زمین و آنچه بر روی زمین است مانند کوه و بیابان و رودخانه و آنچه در کوه هاست از سنگ های قیمتی و معدن ها و آنچه بر روی زمین وجود دارد از گیاهان گوناگون و آنچه در خشکی و دریا وجود دارد از انواع حیوانات و آنچه که در میان آسمان و زمین است ، مانند ابر و باران و برف و تگرگ و رعد و برق و رنگین کمان و نشانه هایی که در هوا آشکار می شود ، همه ، شگفتی های آفرینش خداوند بلند مرتبه است و این ها نشانه هایی از خداوند بلند مرتبه است که به تو فرمان داده است که در آنها نگاه کنی . پس در این نشانه های خداوند ، فکر و اندیشه کن.

لغت : بدان : آگاه باش / صنع : آفرینش ، احسان / تعالی : بلند مرتبه / نهرها : جوی ها ، رودخانه ها / جواهر : جمع جوهر ، گوهر ها /معادن : جمع معدن / نباتات : جمع نبات ، گیاهان / بر : خشکی / بحر : دریا / میغ : ابر / رعد : صدای ابرها / قوس و قزح : رنگین کمان / علامات : جمع علامت ، نشانه ها / عجایب : جمع عجیبه ، شگفتی ها / آیات : جمع آیه ، نشانه ها / تفکر : فکر کردن .

آرایه ها : آسمان ، آفتاب ، ماه و ستارگان : مراعات نظیر ( در این قسمت ، شبکه معنایی ، پشت سر هم به کار رفته اند.) / آسمان و زمین و بر و بحر : تضاد / این عبارت تلمیح دارد به آیه های 6 تا 11 سوره « ق » ترجمه : آیا منکران حق ، آسمان را فراز خود نمی نگرند که ما چگونه بنای محکم اساس نهادیم و آن را به زیور ستارگان درخشان آراستیم که هیچ خللی در آن راه ندارد .(6) و زمین را نمی نگرند که آن را بگستردیم و در آن کوه های استوار بیافکندیم و هر نوع گیاه با حسن و طراوت در آن برویانیدیم (7) این دلالیل قدرت در آسمان و زمین ، موجب بصیرت و تذکر هر بنده است...

نکته دستوری : « وی » در « بر وی است » ، ضمیر شخصی است که به زمین ، بر می گردد. این کاربرد ، قدیمی است و در گذشته برای غیر انسان ، از ضمیر شخصی استفاده می کردند.

معنی : به زمین نگاه کن که { خداوند } چگونه آن را مانند فرشی برای تو ساخته و اطراف آن را وسیع ، گشترده است و از زیر سنگها محکم ، آبهای گوارا ، جاری کرده است ، که بر روی زمین ، جاری می شود و اندک اندک از زیر زمین بیرون می آید و به هنگام بهار ، نگاه کن زمین ، چگونه زمین زنده و شاداب می شود همانند پارچه ای ابریشمی ، رنگارنگ و زیبا می شود . بلکه هزار رنگ می شود.

لغت : بساط : فرش ، گستردنی ، هر چیزی گستردنی مانند فرش و سفره / جوانب : جمع جانب ، اطراف ، کناره ها / فراخ : گشادی ، وسعت ، گسترده / سخت : محکم / لطیف : خوش گوار / روان : جاری / دیبا : پارچه ی ابریشمین رنگین / بلکه : اضافه بر این ، علاوه بر این

آرایه ها : زمین و آسمان : مراعات نظیر / چون دیبا : تشبیه

نکته دستوری  ویژگی نثر های کهن ، در این عبارت کاملاً ، آشکار است :

1. کوتاهی جمله ها : در زمین نگاه کن / چگونه بساط تو ساخته است / جوانب وی فراخ گسترانیده

2. فراوانی فعل ها : نگاه کن / ساخته است / گسترانیده / کرده / می رود / می آید و ...

3. تکرار فعل ها و بر خی کلمه ها : زمین / شود / کن / چگونه و ....

معنی : اگر داخل خانه ای بروی که نقّاشی و گچ بری کرده باشند ، زمان زیادی ، آن را وصف می کنی و ز آن کار ف تعجّب می کنی در حالی که همیشه در خانه ی خدا ( دنیا ) هستی و اصلاً عجّب نمی کنی و این دنیا ، خانه یخداست و فرش آن ، زمنی است و سقف بی ستون آن آسمان است که این ، بسیار عجیب است و چراغ آن ف ماه است و شعله ی آن ، خورشید و چراغدان هایش ستارگان هستند و تو از شگفتی های این دنیا ، بی خبری ، زیرا دنیا بسیار بزرگ اس و تو کوتاه نظری و زیبایی ها و بزرگی های آن را ، درک نمی کنی.

لغت : شوی : بروی / نقش : نقّاشی / کنده کرده باشند : کنده کاری کرده باشند / ضفت : وصف کردن / قندیل : چراغ آویز ، چراغدان / غافل : بی خبر / مختصر : کم و کوتاه ، ناچیز

آرایه ها : خانه ی خدا ( در خانه ی خدایی ) : استعاره از دنیا / سقف : استعاره از آسمان / بزرگ و مختصر : تضاد / عالم به خانه ، زمین به فرش ف ماه به چراغ و آفتاب به شعله و قندیل به ستاره ، تشبیه شده است.

معنی : به پرندگان آسمان و حشره های روی زمین نگاه کن که هر یک را با شکل و ظاهیری متفاوت آفریده و هر کدام از دیگری بهتر و زیبا تر است . آن چه که لازم بود به هر یک (موجودات ) داده و به هر کدام  ، یاد داده که چگونه غذا به دست بیاورد و بچّه را نگاه دارد تا بزرگ بشود و چگونه لانه ی خود را بسازد . به مورچه نگاه کن که چگونه در زمان مناسب غذایش را جمع می کند.

لغت : مرغان هوا : پرندگان آسمان / نیکوتر : زیبا تر ، خوب تر / آشیان : لانه

معنی : ی انسان ، مثل تو در این دنیا ، مثل مورچه ای است که در قصر پادشاهی ، لانه دارد و جز غذا و یارن خویش به چیز دیگری فکر نمی کند و از زیبایی قصر و غلامان و تخت پادشاه ، باخبر نیست . اگر می خواهی در حدّ و اندازه ی مورچه باشی ، در همان حد باقی بمان و اگر نمی خواهی مثل مورچه باشی به تو اجازه داده اند که در باغ شناخت خداوند بلند مرتبه ، تماشا کنی و از ...پس از چشم باز کن تا شگفتی های جهان را ببینی که شگفت زده و حیران شوی

لغت : مثل : وصف حال ، داستان ، به عنوان مثال / مَلِک : پادشاه / جمال : زیبایی / سریر : تخت ، اورنگ / مُلک : پادشاهی ، مملکت / مدهوش : سرگشته ، سرگردان / متحیّر : حیران ، سرگردان

آرایه های : مثل تو : شبیه و تمثیل / قصر و مَلِک و غلام : مراعات نظیر / بستان معرفت : تشبیه / بستان معرفت : استعاره از دنیا

نکته دستوری : مرجع ضمیر « وی » مَلِک است.

از کتاب : کیمیای سعادت محمّد غزالی

خود ارزیابی :

1. کدام بخش درس، به روز رستاخیز، اشاره دارد؟ در وقت بهار بنگر و تفکر کن که چگونه زنده شود.و چون دیبای هفت رنگ گردد.

2. عبارت « هر یکی را آن چه به کار باید ، داد » را توضیح دهید. هر کدام ازموجودات آن چه لازم بوده ، داده است.

3. بند پایانی درس ( و مثل تو چون مورچه ای ... ) چه ارتباطی با درک شگفتی های هستی دارد ؟

این که انسان مثل ، مورچه ای است که آگر در آیات الهی و موجودات اطراف خود تفکّر نکند ، قادر به شناخت عظمت آفرینش و شگفتی های عالم هستی نخواهد بود.

ادامه مطلب ...

درس اول پایه نهم: آفرینش همه تنبیه خداوند دل است


آفرینش همه تنبیه خداوند دل است

قالب شعر : قصیده

شعر از : سعدی

  • بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار                  خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار

معنی :

در صبح زود اوّل بهار که طول شب و روز آن یکسان است ، رفتن به صحرا و تماشای کردن گل های زیبای بهاری ، لذّت بخش است.

لغت :

بامداد : صبح زود / لیل : شب / نهار : روز

آرایه : لیل و نهار : تضاد / بهار و نهار : جناس

  • آفرینش همه تنبیه خداوند دل است               دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

معنی : تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف است و اگر کسی وجود خدا را انکار کند و به خدا ایمان نیاورد ، ذوق و احساسی ندارد.

افرینش

لغت : آفرینش :  آفریده های جهان / تنبیه : هوشیار کردن / خداوند دل : صاحب دل ( انسان عارف ) / دل در مصراع دوم : احساس و عاطفه / اقرار : اعتراف

آرایه ها : واج آرایی « د » / که و به : جناس / دل : مجازاً احساس و عاطفه

نکته دستوری : آفرینش : مشتق / که در مصراع دوم به معنی کسی که ، ضمیر مبهم است / همه : بدل

  ادامه مطلب ...